قتلهای زنجیرهای ایران: تفاوت میان نسخهها
←ادعای روحالله حسینیان: +تمیزکاری+ذکر مرجع |
محکوم اصلی موسوی بود، مبنی در اول مقاله میبایست رای دادگاه باشد |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویکیسازی}} |
{{ویکیسازی}} |
||
'''قتلهای زنجیرهای''' به قتل برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مخالف نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران گفته میشود که توسط پرسنل [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران|وزارت اطلاعات]] و به |
'''قتلهای زنجیرهای''' به قتل برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مخالف نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران گفته میشود که توسط پرسنل [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران|وزارت اطلاعات]] و به آمریت [[مصطفی موسوی]]، معاون امنیت وزارت در دولت [[محمد خاتمی]]، [[مهرداد عالیخانی]] و [[سعید امامی]]، معاون سابق این وزارت در زمان تصدی [[علی فلاحیان]] وزیر اطلاعات دوران ریاستجمهوری [[هاشمی رفسنجانی]]، صورت گرفت. وزارت اطلاعات طی اطلاعیه بیسابقهای عوامل قتلها را خودسر نامید. [[محمد خاتمی]] رئیس جمهور وقت تیمی خارج از وزارت اطلاعات و بدون حضور وزیر وقت را مسئول رسیدگی به پرونده کرد. این تیم پس از یک ماه تحقیق دستداشتن مقامات بلند پایه وزارت اطلاعات در قتلها را اعلام و عوامل را دستگیر نمود. [[دری نجفآبادی]] وزیر وقت اطلاعات بلافاصله توسط خاتمی برکنار و یونسی جایگزین وی شد. جلسات دادگاه پس از توقیف مطبوعات در بهار ۷۹ ، دستگیر و زندانی کردن روزنامه نگاران پیگیر موضوع ( [[اکبر گنجی]] و [[عمادالدین باقی]]) بدون حضور هیات منصفه و در حالیکه خانواده مقتولان در اعتراض به نحوه رسیدگی در جلسات دادگاه حضور نیافتند ، با محکوم کردن عوامل وزارت اطلاعات به چند سال زندان بسته شد.<ref name="bbc1">[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2003/11/031122_l-mb-serialkillings.shtml پيامد قتلهای زنجيره ای در عرصه سياسی ايران] در وبگاه بی بی سی فارسی</ref><ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2004/11/041121_v-serial-killings.shtml قتل های زنجيره ای، پرونده ای در ابهام و فراموشی؟] بی بی سی</ref><ref |
||
name="hamshahri">[http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1377/771016/siasi.htm#siasi2 بیانیه وزارت اطلاعات پیرامون دست داشتن برخی از عوامل خود سر این وزارتخانه در قتل های زنجیزه ای و دستگیری آنان توسط کمیته تحقیق محمد خاتمی] روزنامه همشهری ، ۱۳۷۷/۱۰/۱۶ صفحه۲</ref> |
name="hamshahri">[http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1377/771016/siasi.htm#siasi2 بیانیه وزارت اطلاعات پیرامون دست داشتن برخی از عوامل خود سر این وزارتخانه در قتل های زنجیزه ای و دستگیری آنان توسط کمیته تحقیق محمد خاتمی] روزنامه همشهری ، ۱۳۷۷/۱۰/۱۶ صفحه۲</ref> |
||
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۲
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
قتلهای زنجیرهای به قتل برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی مخالف نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران گفته میشود که توسط پرسنل وزارت اطلاعات و به آمریت مصطفی موسوی، معاون امنیت وزارت در دولت محمد خاتمی، مهرداد عالیخانی و سعید امامی، معاون سابق این وزارت در زمان تصدی علی فلاحیان وزیر اطلاعات دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی، صورت گرفت. وزارت اطلاعات طی اطلاعیه بیسابقهای عوامل قتلها را خودسر نامید. محمد خاتمی رئیس جمهور وقت تیمی خارج از وزارت اطلاعات و بدون حضور وزیر وقت را مسئول رسیدگی به پرونده کرد. این تیم پس از یک ماه تحقیق دستداشتن مقامات بلند پایه وزارت اطلاعات در قتلها را اعلام و عوامل را دستگیر نمود. دری نجفآبادی وزیر وقت اطلاعات بلافاصله توسط خاتمی برکنار و یونسی جایگزین وی شد. جلسات دادگاه پس از توقیف مطبوعات در بهار ۷۹ ، دستگیر و زندانی کردن روزنامه نگاران پیگیر موضوع ( اکبر گنجی و عمادالدین باقی) بدون حضور هیات منصفه و در حالیکه خانواده مقتولان در اعتراض به نحوه رسیدگی در جلسات دادگاه حضور نیافتند ، با محکوم کردن عوامل وزارت اطلاعات به چند سال زندان بسته شد.[۱][۲][۳]
گرچه در مجموع، قتلها در طول چندین سال اتفاق افتادند و تعداد قربانیان به بیش از هشتاد نویسنده، مترجم، شاعر، فعال سیاسی و شهروندان عادی میرسد،[۴][۵] زمانی به عنوان یک بحران جدی مطرح شدند که در سال ۱۹۹۸ میلادی سه نویسنده مخالف نظام، یک فعال مطرح سیاسی و همسرش در عرض ۲ ماه به قتل رسیدند.[۶]
بسیاری بر این باورند که قتلها، به منظور جلوگیری از آزادی و تلاش محمد خاتمی رئیسجمهور سابق ایران و حامیانش، برای ایجاد فضای باز سیاسی و فرهنگی در کشور صورت گرفتهاند [۷]و افرادی که در این زمینه مقصر شناخته شدهاند، خود قربانیانی بودند که از مقامات بالای نظام دستور میگرفتند.[۸] با این وجود بنیادگرایان یا جناح حاکم در کشور، که مخالف جدی دگراندیشان و مخالفان نظام محسوب میشوند، عاملان قتلها را «ابرقدرتهای خارجی» و بهخصوص اسرائیل دانستند که از آن جمله میتوان اولین واکنش علی خامنهای در نمازجمعه تهران، که قتل ها را به دشمنان خارجی منصوب کرد، نام برد.[۸] [۹]
شروع قتلها
داریوش فروهر (رهبر حزب ملت ایران) و همسرش پروانه اسکندری عصر ۱ آذر سال ۱۳۷۷ در منزل شخصیشان واقع در محله فخرآباد تهران با ضربات چاقو به قتل رسیدند و جسدشان به نحو فجیعی مثله شد (نطق پیش از دستور کروبی در مجلس [۱۰]. به گفته برخی روزنامه نگاران سینههای پروانه اسکندری بریده شده بود. در روزهای ۱۲ و ۱۸ آذر، جسدهای دو نویسنده دیگر محمد مختاری و محمدجعفر پوینده پس از چند روز بیخبری در جادههای اطراف شهر و جسد معصومه مصدق (نوه دکتر مصدق که تازه به کشور بازگشته بود) در منزل شخصیاش پیدا شد[۱۱]، همگی خفه شده بودند.
با توجه به کمتر بسته بودن فضای مطبوعاتی و سیاسی کشور نسبت به سالهای قبل، این قتلها بازتاب هایی در داخل و خارج از کشور داشت و رسانههای بینالمللی آنرا چالشی بزرگ در مسیر اصلاحات در ایران دانستند.[۱۲]
کمیته تحقیق خاتمی
با توجه به حساسیت شدید جامعه نسبت به قتلها و وعده خاتمی برای مجازات عاملین آن، بلافاصله بدستور خاتمی کمیتهای ويژه، مرکب از علی يونسی، رئيس وقت سازمان قضايی نيروهای مسلح؛ سرمدی، معاون وزير اطلاعات و علی ربيعی، مسؤول اجرايی دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی مسئول پیگیری قتلها شدند. (عدم دعوت خاتمی از دری نجفآبادی وزیر وقت اطلاعات برای شرکت در این کمیته عدم اعتماد دولت به او را نمایان ساخت. وی تنها وزیر راستگرای دولت بود که با هماهنگی خامنهای انتخاب شد و سال بعد استعفا داد).
علی ربیعی یکی از اعضای کمیته تحقیق خاتمی پیرامون چگونگی شناسایی و دستگیری متهمین میگوید: «ما به افراد عمده اين گروه يعنی عاليخانی و سعید امامی(اسلامی)، بدون ترديد شك داشتيم و حدس قوی میزديم كه قتلها كار آنهاست. لذا يك برنامهای در جلسهای ريخته شد كه من يقين داشتم كه به گوش سعید امامی اسلامی میرسد. در آن جلسه گفتيم كه قرار است در چند روز آينده اين افراد دستگير شوند و اتفاقاً با آقای يونسی نيز همنظر بوديم. بحث بازداشت به ضعيفترين حلقه اين فشار وارد كرد و به نظر من موسوی حلقه ضعيف آنها بود. اينها میخواستند مسأله را سريعتر بگويند كه بله اين كار را كه كرديم تشكيلاتی بود و اين، آنها را شكست. ساعت حدود ۱۲ شب بود كه بنده در منزل بودم و كسی زنگ زد و گفتند كه با شما كار دارند. رفتم دم در و ديدم كه بله! يكی از همين متهمان به در منزل آمده است. با وی قرار گذاشتم كه فردا به اداره بيايد و بعد با هم صحبت كنيم. او صبح به اداره آمد و ماجرای قتلها را به من گفت. حدود سه ساعت از ۹ صبح تا يك بعد از ظهر بخشی از اين مسائل را اين فرد گفت. من همان جا به آقای خاتمی تلفن زدم كه به نظر من قصه روشن و باز شده است. حداقل اين است كه بخشهای عمدهای از حدسيات ما درست بوده و میتوان آن را پيگيری قضايی كرد».[۱۳]
متهمین که از مقامات ردهبالای وزارت اطلاعات بودند، برای تکمیل پرونده و محاکمه تحویل سازمان قضایی نیروهای مسلح شدند (که همچون سایر بخشهای قوه قضائیه زیر نظر رهبر اداره میشود) اما به درخواست سازمان مذکور کمیته تحقیق خاتمی انحلال خود را اعلام نکرد.[۱۳]
علی ربیعی در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان سال بعد اطلاعات بیشتری درباره انحلال کمیته تحقیق خاتمی ارائه داد: «در همان زمان جناب آقای نيازی با بنده صحبت كردند و ايشان فرمودند كه اگر كميته اعلام انحلال نمايد، ما را با مشكل مواجه میكند. مردم تصور میكنند كه رئيس جمهور پشت اين پرونده نيست و با اين جوی كه در جامعه است، كار ما با مشكل مواجه میشود. شما اين را اعلام نكنيد. من نظر آقاي نيازی را خدمت آقای رئيس جمهوری عرض كردم و در واقع آقای رئيس جمهوری هم متقاعد شدند كه انحلال كميته اعلام نشود.»
اطلاعیه رسمی وزارت اطلاعات
بر اثر پافشاری رئیس جمهور وقت ایران، محمد خاتمی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۷۷ طی اطلاعیهای که قبلا نظیر آن در هیچ وزارتخانه جمهوری اسلامی دیده نشده بود به صورت رسمی اعلام کرد که عدهای از اعضای آن وزارتخانه در طراحی قتلها دست داشتهاند.[۱۴] متن این اطلاعیه به شرح ذیل بود:
وقوع قتلهای نفرتانگیز اخیر در تهران، نشان از فتنهای دامنگیر و تهدیدی برای امنیت ملی داشتهاست. وزارت اطلاعات بنابه وظیفه قانونی و بهدنبال دستورات صریح مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری، کشف و ریشهکنی این پدیده شوم را در اولویت کاری خود قرار داد و با همکاری کمیته ویژه تحقیق رئیسجمهوری، موفق گردید شبکه مزبور را شناسایی، دستگیر و تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار دهد و با کمال تاسف، معدودی از همکاران مسئولیت ناشناس، کجاندیش و خودسر این وزارت که بیشک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدهاند، در میان آنها وجود دارند. این اعمال جنایتکارانه نه تنها خیانت به سربازان گمنام امام زمان (عج) محسوب میشود، بلکه لطمه بزرگی به اعتبار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد آوردهاست. وزارت اطلاعات ضمن محکوم کردن هر جنایت علیه انسانها و هرگونه تهدید امنیت شهروندان و درک عمیق از ابعاد فراملی این فاجعه، عزم قاطع خود را در ریشهکنی عوامل و محرکان خشونت سیاسی و تضمین امنیت اعلام داشته و به امت شریف ایران اطمینان میدهد همانگونه که در فراز و نشیبهای انقلاب اسلامی، حافظ امنیت و استقلال کشور و حقوق شهروندان بوده است، اینبار نیز با تمام توان و امکانات خود بقایای باندهای منحرف و قانونستیز را مورد هجوم قرار داده و سایر سرنخهای داخلی و خارجی این پرونده پیچیده را برای دستیابی به دیگر عوامل این فتنه دنبال خواهد کرد.[۳]
روزنامه سلام یک روز قبل از انتشار این اطلاعیه، در یادداشتی پشت پردهٔ قتلهای زنجیرهای را اینچنین روایت کرده بود:
نمیتوان تصور کرد افرادی از درون قدرت به مرحلهای از انحراف و ضلالت رسیده باشند که انجام جنایاتی از این نوع را مشروع بدارند و بپندارند با چنین جنایات و ظلمهایی میتوان به اسلام و نظام اسلامی خدمت و آن را تقویت کرد.
استعفای وزیر اطلاعات
بهمن ماه قربانعلی دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت از سمت خود استعفا داد. دری نجف آبادی بارها در مصاحبهها گفته بود از قتلهای صورت گرفته توسط پرسنل وزارت اطلاعات، بی اطلاع است.
دادستان مجتمع قضایی نیروهای مسلح تنی چند از مسولین عالیرتبه وزارت اطلاعات را دستگیر کرد. از این افراد میتوان به سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، مصطفی کاظمی مشاور عالی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و اکبر خوش کوش رئیس گروه ضربت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اشاره کرد.
سعید امامی (اسلامی)
در تاریخ ۵ بهمن ۷۷ سعید اسلامی دستگیر شد.
در اطلاعیه سازمان قضایی نیروهای مسلح، چنین عنوان شد که سعید امامی، طراح اصلی قتلهای زنجیرهای، با هدف مخدوش کردن چهره نظام و منزوی کردن جمهوری اسلامی در جامعه بینالملل، این قتلها را انجام دادهاست. سازمان قضایی، همچنین ادعای متهمان در روزهای اول بازداشت را که ادعا میکردند قتلها را به دستور مسئولان مافوق انجام دادهاند، بیاساس دانست.
خود کشی
چند روز بعد دادستان مجتمع قضایی نیروهای مسلح طی اطلاعیه ای مدعی شد که سعید امامی که بالاترین عضو و مسئول اصلی "قتلهای خودسرانه" معرفی شده بود، در زندان اوین هنگام استحمام، با خوردن داروی نظافت، خودکشی کردهاست. [۱۵]. اما از آنجایی که خوردن داروی نظافت، معمولا به مرگ شخص مسموم منجر نمیشود و هیچ مطلبی از اعترافات و بازجوییهای امامی در دسترس عموم قرار داده نشد، این خودکشی مشکوک به نظر میرسید.[۱۶] روزنامه همشهری نوشت که روز پنجشنبه ۲۷ خرداد، پزشکان بیمارستان لقمان حال امامی را خوب توصیف کرده و برای او اجازهٔ مرخصی صادر کرده بودند. اما در حالیکه برای اطمینان، خواسته بودند که او دو ساعت دیگر هم در بیمارستان بماند، بر اثر ایست قلبی و در فاصلهٔ همان دو ساعت سعید امامی از دنیا رفته بود.بسیاری احتمال دادند که او برای جلوگیری از افشای بسیاری از مسائل مربوط به قتلها و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که منجر به در خطر افتادن و زیر سئوال بردن رهبری نظام میشد در زندان کشته شدهاست.[۱۷]
مطبوعات ایران،امامی را نه تنها در قتل فروهرها، مختاری، پوینده و شریف مسئول دانستند، بلکه از او به عنوان یکی از عوامل قتلهای دهه هشتاد و نود میلادی شامل ترور سعیدی سیرجانی، واقعه ترور میکونوس، عملیات ناموفق ترتیب دادن تصادف اتوبوس حامل 21 تن از نویسندگان در کوهستان و مرگ غیر منتظره احمد خمینی فرزند آیتالله خمینی نام بردند.[۱۷][۱]
احکام صادره در دادگاه
در سال ۱۳۷۸ دادگاهی غیر علنی فقط برای متهمان چهار سری از قتلها که اکثر آنها قاتلان و عوامل چهار قتل روشنفکران بودند و نه آمران و دستور دهندگان قتلها برگزار شد و احکامی هم به صورت غیر علنی صادر گردید. در این دادگاه، در نهایت ۱۸ متهم پرونده که البته سعید امامی در میان آنها نبود، به حبسهایی از دو سال تا حبس ابد محکوم شدند. قاضی رسیدگیکننده به پروندهها، مصطفی کاظمی و مهرداد عالیخانی را به اتهام آمریت در قتل داریوش و پروانه فروهر، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، به چهار بار حبس ابد محکوم کرد. همچنین علی روشنی، کسی که طناب را به گردن محمدجعفر پوینده و محمدعلی مختاری انداخته و این دو را خفه کرده بود. به دوبار حبس ابد محکوم شد. محمود جعفرزاده و علی محسنی بهترتیب به اتهام زدن ۲۶ ضربه و ۲۵ ضربه کارد بر بدن داریوش و پروانه فروهر، به قصاص نفس محکوم شدند. حمید رسولی، مجید عزیزی و مرتضی فلاح نیز به استناد معاونت در جرم، به دو فقره حبس ابد محکوم شدند. ابوالفضل مسلمی، محمد اثنیعشر، علی صفاییپور، مصطفیهاشمی و علی ناظری نیز بهترتیب به هشت، هفت، هفت، هشت، و دو و نیم سال حبس محکوم شدند. اصغر سیاح و خسرو براتی، همکاری خود در این ماجرا را تکذیب کردند و گفتند که هنگام قتل فروهرها بیرون از خانه بودهاند و از موضوع صرفاً اطلاع کلی داشتهاند. آن دو اما مشارکت در قتل مختاری و پوینده را پذیرفتند و بنابراین بهترتیب به ۶ و ۱۰ سال حبس محکوم شدند. ایرج آموزگار، مرتضی حقانی و علیرضا اکبریان نیز که نقش خود در قتلها را انکار کرده بودند تبرئه شدند. [۱۸] .[۱۹]
پیگیری و تحقیق درباره قتلها
قتل های زنجیره ای برای ۳ سال فضای سیاسی کشور را کاملا تحت تاثیر خود قرار داد و بخشهای مهمی از ناگفتههای آن توسط روزنامههای اصلاح طلب منتشر گردید. تلاش نشریات از جمله روزنامه خرداد به مدیریت عبدالله نوری ( آخرین نماینده روح الله خمینی در سپاه پاسداران،وزیر کشور اول در کابینههای هاشمی و خاتمی) و روزنامه صبح امروز به مدیریت سعید حجاریان (از بنیانگذاران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی) که پیاپی اخبار و سلسله مقالاتی از اکبر گنجی و عمادالدین باقی منتشر می کردند، در این میان بسیار اثر گذار بود. سعید حجاریان می گوید که ما تلاش کردیم تا هیچ شماره ای از روزنامه صبح امروز بدون مطلبی پیرامون قتل های زنجیره ای منتشر نشود..
در این زمینه، اکبر گنجی که حیطه کاری خود را به این پرونده و افشای رازهای این قتلها تخصیص دادهبود، پس از مدتی دایره کاری خود را افزایش داد و تحقیق خود را شامل تمامی قتلهای مرموز «دگر اندیشان» در سالهای قبل نمود. با الهام از یک داستان بلوک شرق اروپا، کتابی به نام «عالیجنابان خاکستری» نوشته «ویتالی شنتالیسکی»، از اسامی رمز همچون «تاریکخانه اشباح» برای محفل طراحان قتلها، استفاده کرد. طراحان قتلها را «عالیجنابان خاکستری» و اجراکننده آن را «شاهکلید» نامید. بهباور وی دستورات از تاریکخانه به شاهکلید داده میشد و وی آن دستورات را به سعید امامی که تنها یک مجری برای قتلها بودهاست، برای اجرا ابلاغ میکرده است.[۲۰]
در ماه دسامبر سال ۲۰۰۰ میلادی، گنجی علناً علی فلاحیان، وزیر اطلاعات سابق در دوران هاشمی رفسنجانی را شاهکلید قتلهای زنجیرهای نامید و از روحانیون دیگری نیز نام برد، از جمله محمدتقی مصباح یزدی که او را محرک و صادرکننده فتوای قتلها یا به اصطلاح، «مراد عالیجنابان خاکستری» خواند.[۲۱] این اظهارات منجر به حمله بنیادگرایان به وی و انکار نوشتههای او توسط ایشان شد.[۲۲] کتابهای «تاریکخانه اشباح» و «عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری» به پرفروشترین کتابهای تاریخ ایران مبدل شده و در مدت شش ماه بیش از دویست هزار نسخه از آنان فروش رفت.
عمالدین باقی نیز ضمن انتشار مقالات متعدد ،کتاب «تراژدی دموکراسی در ایران» را در دو جلد منتشر کرد و به بررسی چگونگی رویداد قتلهای زنجیرهای پرداخت که هر دو کتاب توقیف و خود وی محاکمه شد. برگزاری دادگاه قتلها پس از توقیف گسترده مطبوعات در بهار ۱۳۷۹ انجام شد و در شرایطی که دو روزنامهنگار پیگیر قتلها هر دو در زندان بودند، انجام شد.
سابقه فعالیت برخی از اصلاح طلبان در دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی در دهه شصت سبب شد که دامنه افشا گری ها و پیگیری ها هیچگاه به سالهای دهه شصت ( که اوج درگیری سیاسی و بعضا نظامی جمهوری اسلامی و گروههای اپوزیسیون بود و طی ان صد ها نفر از اپوزیسیون زندانی ، شکنجه و اعدام شده و دهها نفر از مقامات جمهوری اسلامی نیز توسط برخی از گروههای اپوزیسیون ترور و کشته شدند) کشیده نشود. مطبوعات اصلاح طلب تنها به افشای قتل هایی که در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی روی داده بود پرداختند. مطبوعات اصلاح طلب خصوصا از نزدیک شدن به واقعه اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ به شدت پرهیز می کردند. علت عدم انتشار روزنامه اصلاح طلب آریا مصاحبه ای با عزت الله سحابی اعلام شد که وی در آن ریشه قتل های زنجیره ای را در اعدامهای تابستان ۶۷ دانسته بود.آیت الله منتظری تنها مقام حکومتی بود که به اعدامها اعتراض کرد و سایر روحانیون از جمله محمد خاتمی در آنزمان سکوت کرده بودند.
ادعای روحالله حسینیان
روحالله حسینیان، رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گفتوگویی با روزنامه کیهان ادعا کرد که «نیروهای مرتکب قتلها، از طرفداران جدی رییسجمهوری بودهاند». ناطق نوری، رییس مجلس وقت نیز در جلسهای با روحانیت مبارز شرق تهران تأکید کرد که افرادی بهعنوان دگراندیش در وزارت اطلاعات نفوذ کرده و بهدنبال تسویه حساب بودند. حسینیان اندکی بعد در سخنرانی جنجالیای در مدرسه علمیه حقانی توضیحات بیشتری بیان کرد و مدعی شد که طراح قتلها موسوی از معاونین وزارت اطلاعات بوده و هدف او ایجاد تقابل بین رهبری و خاتمی و ایجاد فرصت برای جریان دوم خرداد برای تصاحب کامل قدرت بودهاست. [۲۳] [۲۴] او بر این باور است که بازجوهای اولیه که زیر نظر دولت بودند، پرونده را منحرف کردهاند و پس از پس از رسیدگیهای ابتدایی در دور جدید بازجوییها بیگناهی سعید امامی مشخص شده بود.[۲۵]
برخی قربانیان قتلهای زنجیرهای
عدهای که ادعا شده از قربانیان قتلهای زنجیرهای بودهاند:
- داریوش فروهر [۲۶]
- پروانه اسکندری [۲۶]
- محمد مختاری [۲۶]
- محمد جعفر پوینده [۲۶]
- مجید شریف [۲۶]
- فریدون فرخزاد [۲۷]
- دکتر رضا مظلومان [۲۸]
- دکتر مظفر بقائی [۲۹]
- پیروز دوانی [۳۰] [۱]
- دکتر صادق شرفکندی [۳۱]
- دکتر عبدالرحمن قاسملو [۳۲]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ پيامد قتلهای زنجيره ای در عرصه سياسی ايران در وبگاه بی بی سی فارسی
- ↑ قتل های زنجيره ای، پرونده ای در ابهام و فراموشی؟ بی بی سی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ بیانیه وزارت اطلاعات پیرامون دست داشتن برخی از عوامل خود سر این وزارتخانه در قتل های زنجیزه ای و دستگیری آنان توسط کمیته تحقیق محمد خاتمی روزنامه همشهری ، ۱۳۷۷/۱۰/۱۶ صفحه۲
- ↑ Victims of serial killings by the information ministry (1988-1999)
- ↑ "تخمینهایی که از تعداد قربانیان انجام شدهاست، متفاوت است، طبق «مرز پرگوهر» ۱۰۳ تن قربانیان قتلهای زنجیرهای بودهاند، اما فقط محل و زمان قتل ۵۷ تن از آنان گزارش شده است و ۴۶ نفر دیگر ناپدید گشته و بعدها جسد تکه تکه شده آنان در نواحی مختلف حومه شهر پیدا شده است، تعداد دقیق قربانیان مشخص نیست و شاید رقمی بالاتر از این باشد."
- ↑ "Killing of three rebel writers turns hope into fear in Iran", Douglas Jehl, New York Times, December 14, 1998 p.A6
- ↑ "Killing of three rebel writers turns hope into fear in Iran", Douglas Jehl, New York Times, Dec. 14, 1998 p.A6
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Iranian killers spared death penalty BBC News, 29 January, 2003
- ↑ سخنرانی خامنه ای در نمازجمعه تهران ۱۳۷۷/۱۰/۱۸
- ↑ http://www.iran-newspaper.com/1380/801111/html/politic.htm#s87492
- ↑ http://irannewspaper.ir/1380/801215/html/gozand.htm#s96375
- ↑ http://query.nytimes.com/gst/fullpage.html?res=9B05E2DE173DF937A25751C1A96E958260
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ http://www.iran-newspaper.com/1381/810410/html/file.htm
- ↑ قتلهای زنجیرهای در وبگاه ایران مانیا
- ↑ روزآنلاین، ۲۴ آذر ۱۳۸۴، درخواست برکناری وزیران کشور و اطلاعات
- ↑ Ebadi, Shirin, Iran Awakening, by Shirin Ebadi with Azadeh Moaveni, Random House New York, 2006, p.138
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ A Man Called Saeed Emani at IranTerror Database
- ↑ Iranian killers spared death penalty BBC News, 29 January, 2003
- ↑ http://www.iran-newspaper.com/1380/800528/html/iranews.htm#s41943
- ↑ قتلهای زنجیرهای در وبگاه ایران مانیا
- ↑ GANJI IDENTIFIED FALLAHIAN AS THE "MASTER KEY" IN CHAIN MURDERS
- ↑ قتلهای زنجیرهای در وبگاه ایران مانیا
- ↑ سخنرانی حجت الاسلام حسینیان پیرامون قتلهای زنجیرهای در وبگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- ↑ سخنرانی جنجالی روح الله حسینیان در مورد قتلهای زنجیرهای در وبگاه شریف نیوز
- ↑ «متن سخنان حسینیان درباره موضوع آفتهای انقلاب اسلامی». خبرگزاری فارس. ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷. دریافتشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۷.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ۲۶٫۲ ۲۶٫۳ ۲۶٫۴ تاریکخانه اشباح
- ↑ عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحه ۱۸۲ تا ۱۸۴
- ↑ عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحه ۲۰۲ تا ۲۰۴
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای، صفحه ۹ تا ۱۱
- ↑ عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحه ۶۴
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای
- ↑ عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحات ۵۷، ۶۲، ۷۰، ۹۶، ۱۱۹، ۱۲۹، ۱۸۴، ۲۰۲
- ↑ ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای
- ↑ عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحات ۵۲، ۵۹، ۶۰، ۶۵، ۷۳، ۷۴، ۹۰، ۹۷، ۱۰۴، ۱۲۵، ۱۳۳
- ↑ عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحات ۵۷، ۶۴، ۷۰، ۹۶، ۱۱۹، ۱۲۹، ۱۳۳، ۱۸۴، ۲۰۲
منابع
- کتاب تاریکخانه اشباح از اکبر گنجی
- کتاب عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری از اکبر گنجی
- کتاب ناگفتهها در پرونده قتلهای زنجیرهای از دکتر علیرضا نوری زاده