شکستناپذیر (شعر)
شکست ناپذیز شعری است از ویلیام ارنست هنلی که برای اولین بار در سال 1875 منتشر شد.
زمینه
ویلیام هنلی در سن 12 سالگی و براثر سل استخوان یک پای خود را از زیر زانو از دست می دهد. با این وجود او تسلیم نمی شود و زندگی فعالی را در پیش می گیرد تا جایی که ورود به دانشگاه آکسفورد تنها یکی از موفقیت های او را تشکیل می دهد.
متن شعر
در این شب که پوشانده است مرا،
که سیاه است چون گودالی سراپا،
سپاس گویم هرآنچه را که خدایانند
که به من سرشتی استوار دادند
اگرچه اسیر آوار پنجه تقدیرم
نه شکوه کردم، نه فریاد بر آوردم
سرم که زیر چماق کوبی بخت است
اگرچه خونین ولی نیافکنده ست
ورای این مکان اشک ها و خشم
که جز دهشت سایه ها نمی خیزند
اگرچه هراس های سالیان مرا یابند
ولی مرا نهراسیده می یابند
مهم نیست که دروازه چقدر تنگ باشد
و تومار تا چه اندازه پر تنبیه
من، ارباب سرنوشت خویشتنم
من، ناخدای سرشت خود هستم
ارجاع به فرهنگ عامه
- شعر شکست ناپذیر را نلسون ماندلا بر روی یک کاغذ بر روی دیوارش در سلول زندان به همراه خود داشت.
- عنوان فیلم شکست ناپذیر (فیلم) به کارگردانی کلینت ایستوود و با بازی مت دیمون و مورگان فریمن از این شعر گرفته شده.
منابع
1. روزنامه وطن امروز، سال دوم، 25 آذر 1388، شماره 312