بحث:اعدامهای ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷
افزودن مبحثرد کردن جدول تا شروع بحثها |
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود مقاله اعدامهای ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ است. اینجا انجمن نیست که راجع به موضوعهای عمومی پیرامون موضوع مقاله گفتگو کنید. |
سیاستهای مقاله
|
یافتن منابع: گوگل (کتابها · اخبار · روزنامهها · آکادمیک · تصاویر آزاد · ارجاعات وپ) · اخبار آزاد · جیاستور · نیویورک تایمز · کتابخانه وپ |
این مقاله با درجه کیفیت ضعیف و اهمیت کم دارای امتیاز ۹۹۴ در ویکیپروژه نسخهٔ آفلاین است.
جزئیات بیشتر
|
بیدلیل واگردانی نکنید
کاربر «سندباد»! مطالبی که با ذکر دلیل ویرایش میشوند را بیذکر دلیل واگردانی نکنید! ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۰:۰۸) ۱۴ خرداد ۱۳۸۶
- شما بدون هیچ توضیح و بحثی اقدام به تغییر مقاله به شکل ایدئولوژیک دلخواه خود کرده اید!--سندباد ۱۰:۱۱، ۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
- توضیح دوباره
تیرباران نوعی از اعدام است.
دادگاه خودش تیرباران نمیکنه بلکه رای به این کار میده.
«اما در ادامه، انقلاب تقریبا بدون خونریزی ملت ایران را خونین کرد» کاملاً چرت است. هیچ تفاوت محسوسی در تعداد به قتل رسیدهها در قبل و بعد از انقلاب وجود ندارد. البته از نظر شما مطمئناً دارد اما نظر شما ملاک نیست، بلکه باید مدارکی برای آن آورده شود.
عنوانی که متن ندارد نباید باشد یا اگر میخوایم ادیتورها رو به گسترش اون موضوع به خصوص دعوت کنیم باید کامنت باشد.
◄-- سپهرنوش/بحث (۱۱:۱۳) ۱۴ خرداد ۱۳۸۶
- توضیح دوباره
سپهرنوش عزیز، در عرف زبان فارسی، اعدام انسان را به یاد کشتن با طناب دار می اندازد و تیرباران معنی خاص خود را دارد که معمولا به محاکمات صحرایی، انقلابی یا نظامی بر میگردد. مثلا وقتی میگویند قلانی را اعدام کردند شما هیچوقت فکر نمیکنید که طرف را با گلوله تیرباران کرده اند. در مورد خونین تر شدن انقلاب هم من درکتابی از مهندس بازرگان خواندم که کل کشتگان انقلاب 57 ایران کمتر از 1000 نفر بوده است. (روایات دولت موقت درباره خانواده هایی که برای گرفتن خونبها به دولت ایشان مراجعه کردند) که در فرصت مقتضی منبع را معرفی میکنم. اما اعدامیان و تیرباران شدگان بعد از انقلاب بسیار بیشتر از 1000 نفر بوده است که ظاهرا فقط در اعدامهای 1367 از 5000 نفر اعدامی نام برده میشود. بنابراین جمله «اما در ادامه، انقلاب تقریبا بدون خونریزی ملت ایران را خونین کرد» چندان هم چرت نیست و من هم به چرندنویسی علاقه ای ندارم. با احترام،--گردآفرید ۱۳:۰۰، ۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
بههیچوجه اعدام به تنهای چنین معنی را تداعی نمیکند. همه جا میگویند اعدام با چوبه دار یا اعدام با صندلی الکتریکی یا اعدام با گیوتین و غیره... در مورد چگونگی اعدام، در بعضی از کشورها افراد نظامی که جرمشان نظامی است را به جای اعدام با چوبهدار با جوخه آتش، اعدام میکنند. اعدام شدن به وسیله جوخه آتش، مثل سنگسار نیست که موضوع خیلی خاص و متفاوتی باشد که بخواهیم آن را به این صورت متمایز در مقاله ذکر کنیم.
در مورد کشتهها هم که مطلع هستید حداقل ۳۰۰۰نفر در یک مورد در میدان ژاله(شهدا) کشته شدند. آن هزار نفری را که بازرگان گفته احتمالاً مربوط به ۱۰ روز دهه فجر باشد نه کل جریانات انقلابی. به اضافه این که اعدامهای سال ۶۷ مربوط به ۱۰ سال پس از انقلاب هستند و همچین هم به دوره بحرانی ۲-۳ سال ابتدایی مربوط نمیشوند.
لحن کلی بسیاری از جملات هم مشکلدار است. به طور مثال لحن پاراگراف «اعدام سران حکومت پهلوی» بههیچوجه درست نیست.
کامنتها هم که ذکر آن رفت. ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۴:۰۳) ۱۴ خرداد ۱۳۸۶
- در مورد فرق اعدام و تیرباران بهتر است در قهوه خانه به بحث بگذاریدش. این 3000 نفر کشته میدان ژاله را مدرکی برایش دارید؟ البته امیدوارم منبع شما جایی به جز مثلا "بنیاد حفظ آثار و ارزشهای انقلاب اسلامی" نباشد که در درستی آن میتوان شک کرد. من مطمئن نیستم، ولی در جایی خواندم که در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است که این انقلاب و حکومت بعد از آن با ریخته شدن خون 70000 شهید به دست آمده است و مخالفان نظام از آن به عنوان یکی از دروغهای شاخدار رژیم یاد میکنند. علی ای حال باید بیشتر تحقیق کرد تا بتوان به درستی قضاوت نمود.--گردآفرید ۱۴:۴۷، ۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)