بحث کاربر:Behaafarid/بایگانی ۷۲
بایگانیها |
---|
۰۱
۰۲
۰۳
۰۴
۰۵
۰۶
۰۷
۰۸
۰۹
۱۰ |
اگر درخواستی میدارید که برآوردن آن نیاز به دسترسی مدیریتی دارد، میتوانید آن را در ویکیپدیا: تابلوی اعلانات مدیران مطرح کنید. اینطوری مدیران بیشتری از موضوع مطلع خواهند شد و کارتان سریعتر راه خواهد افتاد. |
تغییر نام رده
با سلام و درود
اینجانب رده:User zarg را به رده:کاربران زبان زرگری انتقال دادم. البته با اجازه تان. البته از انتقال زیرردهها و نحوه اطلاعرسانی به آنها مطلع نیستم. لطفا مرا راهنمایی نمایید.
هاا
ببخشید، آیا درست است رییس جمهور به صورت رییس جمهورها جمع بسته شود؟ یا جمع آن رؤسای جمهور یا رییسان جمهور است؟ کاربرد اولی به نظر غلط می رسد و به گوش ناآشنا می آید ولی اصرار می شود که در اینجا قرار بگیرد. تکلیف چیست؟؟ (کاربر:omid)--1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)
در ثانی، شما همیشه می گفتید بیطرفی بر شیوع ارجح است، ولی گویا سیاستی مبنی بر این وجود ندارد و هر نامی را با یک جستجوی گوگلی می توان بر مقالات نهاد مثلاً در ویکیپدیا:نظرخواهی برای انتقال/داعش به نظر می رسد توجهی به بیطرفی نمی شود. بالاخره آیا باید بیطرفی را لحاظ کرد یا نه؟--1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
- درود. در مورد نکتهٔ اولتان عرض کنم که اگر «رئیسجمهور» با فاصلهٔ مجازی باشد آنگاه ها به آخرش افزوده میشود. ولی اگر «رئیس جمهور» به این نحو که شما نوشتهاید باشد — یعنی با فاصلهٔ عادی — آنگاه «رئیس» است که جمع بسته میشود.
- در مورد نکتهٔ دوم: مسلم است که بیطرفی را لحاط باید کرد. و البته باید توجه کرد که ممکن است عین اصطلاح در زبانی توهینآمیز باشد و در زبانی دیگر نه. مثلاً بار معنایی کلمهٔ نازی در آلمانی و حتی در انگلیسی اندکی منفیتر از بار معناییاش در فارسیاست. در فارسی تا حد زیادی خنثاست. حالا شاید «داعش» هم چنین وضعی بدارد. ولی از بنده مپرسید که واقعاً چنین است یا نه.
- به طور کلی اصلاً شاید بتوان گفت که گاه در مخففسازی 'تخفیفی مستتر است که هرگاه لازم باشد میتوان انکارش کرد و کلاً خود را به کوچهٔ علیچپ زد. اگر این صورت مخفف شیوع یابد و به زبان دیگری منتقل شود ممکن است بخشی از بار معنایی را از دست بدهد و خنثی شود. بهآفرید ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)
فونت آزاد
فونت طراحى شده براى ويكى فارسى را ديده ايد؟ [۱]. مرا برد به دهه ٤٠-٥٠ خورشيدى.188.34.147.207 ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)
پیشنهاد حذف
بحثی دربارهٔ اینکه آیا مقالهٔ ' پیرو سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا مناسب ماندن است یا باید حذف شود، هم اکنون در جریان است.
تا هنگامی که یک توافق عمومی بدست آید، همچنان بحث دربارهٔ این مقاله در ویکیپدیا:نظرخواهی برای حذف/رده:حماسههای ملی ایران ادامه خواهد داشت. هرکسی اجازهٔ شرکت در این گفتگو را دارد. با نامزدی این مقاله، سیاستها و رهنمودهای مورد نظر نیز توضیح داده خواهد شد. بحث بر روی نشانههای خوب بودن کیفیت، و سیاستها و رهنمودهای ما متمرکز خواهد بود.
هنگامی که بحث در جریان است کاربران میتوانند مقاله را ویرایش کنند و حتی با توجه به مسائل مورد بحث آن را پیشرفت دهند. با این حال الگوی حذف را از بالای مقاله برندارید. bkouhi (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۰ (UTC)
نامگذاری Askari
بهآفرید گرامی، میخواستم اگر امکانش هست، راهنمایی بفرمائید که براساس ویکیپدیا:قواعد نامگذاری، برای این نام خاص چه ترجمهٔ فارسی را توصیه میفرمایید؟ با سپاس Gnosis (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۶ (UTC)
دربارهٔ نوشتار فردوسی بزرگ و شاهنامه
درود بر بهآفرید ارجمند
چندیست دو نوشتار فردوسی بزرگ و شاهنامه در حال ویرایش بنیادین هستند تا به خوبیدگی و برگزیدگی دست یابند. بسیار مایهٔ خوشحالیست در این راه یاری فرمایید. بودن شما کمک بزرگی به این کار است. مشتاقانه چشم انتظار حضور شما هستیم. گفتگوهایی بین حقیر و دو تن از بزرگواران در بحثها انجام گرفته. جای نظرات شما بسیار خالیست. با مهر کامران آزاد (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)
شاعری به نام «مکتبی»
با سلام و درود؛ در لغتنامهٔ دهخدا، مدخل «زن»، بیتی به عنوان مثال آمده و شاعرش «مکتبی» ذکر شده است. بیت، «از زنان جهان خوش آینده/دوست دارنده است و زاینده» است. دربارهٔ این شاعر چیزی در وب پیدا نکردم. آیا همین مکتبی شیرازی است؟ اگر نیست، شما میدانید این یکی کیست و چه کاره است و شاعر چه قرنی است؟ دیگر این که تلفظ شعر از نظر شما چیست؟ آیا باید طوری دیگری مینوشتمش؟ با سپاس: >Mǎādikhāh< (بحث) ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
کمک به جلوگیری از قطع دسترسی توسط مدیران کورد زبان
مدیر محترم ویکی پدیا اگر به تعدادی از مقالات مانندمردم لک و ایلام مراجعه کنید متوجه خواهید شد که مدیرانی مانند میثم و کلک دسترسی کاربران را مسدود می کنند چون خودشان کرد هستند و سعی در تحریف تاریخ دارند. متاسفانه کسی به ما کاربران کمک نمی کند و آنها ما را به بهانه های دروغ قطع دسترسی می کنند.لطفا به ما کمک کنید.78.38.161.81 ۹ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)
افزودن الگوی مجوز به تصاویرتان
درود. یکی از پروندههای شما فاقد مجوزهای حقتکثیر هستند که وجود آن برای پروندهها حیاتی است. فهرست آنها:
لطفا مجوز مناسب را به تصاویرتان بیفزایید و گرنه امکان حذف این تصاویر هست. خاکسار شما، Dexbot (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۳۹ (UTC)
مقاله حامد داراب
با سلام خدمت شما مدیر محترم مقاله حامد داراب که یک بار برای حذف نامزد شده بود و نتیجه آن بماند بود بار دیگر به وسیله دوستی نامزد شده است. در این امر مشکلی نیست اما دوستان برخی منابع را حذف یا مخدوش کرده اند مانند منابع نقل قول ها. و بعد از همان به عنوان دلیل برای عدم سرشناسی استفاده کرده اند. بنده منابع را وارد کردم بار دیگر. و فقط خواستم درخواست کنم شما هم به صفحه نگاهی بی اندازید. با سپاس. دميان(Demian) (بحث) ۲۰ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۲۸ (UTC)
حق تکثیر نسخههای خطی و چاپهای سنگی
سلام. سؤالی داشتم که پاسخش را با جستجو پیدا نکردم. آیا حق تکثیر چاپهای سنگی به موزه یا کتابخانه تعلق دارد (اسکن دوبعدی و بدون خلاقیت). میدانیم که چاپهای سنگی به قصد فروش واقعاً در معرض دید عموم قرار گرفتهاند. مثلاً اینجا صفحات ۳ و ۴ را نگاه کنید. کتاب در سال ۱۲۶۱ در بمبئی چاپ و منتشر شده و مؤلفش هم صدها سال است که عمرش را به شما داده. آیا میتوان تکتک صفحاتش را به ویکیانبار برد؟ البته بنده چنین قصدی ندارم. سؤال دوم: نسخههای خطی چطور؟ اینجا شاید دربارهٔ انتشار آنها بین عموم بتوان شک کرد. به احتمال زیاد نسخهٔ خطی متعلق به شخص خاصی بوده و در معرض دید عموم قرار نداشتهاست. نمونهاش اینجاست. متشکرم 4nn1l2 (بحث) ۴ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۴۴ (UTC)
به طور خاص میخواهم صفحهٔ ۵ این چاپ سنگی را در انبار آپلود کنم و برای روضة الشهدا استفاده کنم. در شناسنامهٔ آن چاپ سنگی آمده که در سال ۱۳۲۸ قمری (≈ ۱۹۱۰ میلادی) چاپ شدهاست. مکانش معلوم نیست ولی کاتبش محمد ریاض الدین بریلوی، از شاگردان نثار احمد صاحب بریلوی است. بریلوی یک فرقهٔ صوفی مشرب در هند است. از آنجا که اولین کتابهای فارسی در هند چاپ سنگی شدند، بعید نیست این اثر هم در هند چاپ شده باشد. از طرفی چون چاپ شده (به قصد خرید و فروش)، پس در دسترس و انظار عموم بودهاست. مؤلف اصلی هم ۵۰۰ سال پیش درگذشته است.
خطاطی این نسخهٔ خطی هم بدک نیست. چندان خوانا نیست ولی از بقیهٔ نسخههای موجود بهتر است. نظرتان راجع به این یکی چیست؟ 4nn1l2 (بحث) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۳۰ (UTC)
- @4nn1l2: پاسخ سوال شما در مفهوم اثر اشتقاقی نهفته است. خود نسخهٔ خطی که در ۱۹۱۰ منتشر شده، دیگر حق تکثیرش منقضی شده ولی عکسی که از آن گرفته شده، دو حق تکثیر دارد: یکی مربوط به اثر اصلی (که منقضی شده) و یکی مربوط به خود عکاس. عکاس میتواند بگوید که من در زاویهبندی و نورپردازی و ... عکس خلاقیت به کار بستهام و در نتیجه صاحب حق تکثیر عکس خودم هستم.
- در مورد این که آیا «اسکن دو بعدی و بدون خلاقیت» چنین خاصیتی دارد یا نه بحث زیاد بوده. به جای بحث فسلفی در این مورد، میشود مستقیم رفت سراغ بحث قانونی. این را بخوانید؛ در انتهای صفحه دادخواستی را از ایالت نیویورک مثال میزند که رأی نهاییاش آن بوده که اگر تصویر (در مورد ما، عکس یا اسکن) هیچ خلاقیت جدیدی به اثر اضافه نکند و بر عکس اتفاقاً هدف اصلیاش گرفتن تصویری تا حد ممکن نزدیک به اصل اثر باشد، مشمول حق تکثیر جدیدی نخواهد بود. — حجت/بحث ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۱۹ (UTC)
- اگر وقت بیشتری دارید میتوانید http://www.copyright.gov/docs/massdigitization/USCOMassDigitization_October2011.pdf را هم بخوانید؛ در مورد مشکلات «دیجیتال کردن کتابخانهها» (که گوگل در این زمینه کلی کار کرده) حرف زده و مثلاً این که گوگل بدون اجازه گرفتن از صاحب آثار، کتابشان را در زمانی که هنوز حق تکثیر داشته اسکن و دیجیتال کرده و قابلیت جستجو به آن آورده و ... — حجت/بحث ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)
- @Huji: تشکر. پیدیاف را نخواندم. به همان وبسایت اکتفا کردم. لب کلامش این است که با مفهوم عرق جبین مواجهیم. یعنی اگر برای کاری عرق جبین ریخته شود، ولو خلاقیت خرج نشود، آن اثر تحت حمایت است. برای اسکن کردن کتابها باید عرق جبین ریخت. اما قانون کپیرایت آمریکا و بریتانیا مفهوم عرق جبین را قبول ندارند (اما گویا آلمان قبول دارد و پای ویکیپدیا در آن کشور به دادگاه کشیده شدهاست). از آنجا که به اذعان خود کتابخانهٔ ملی ایران (سؤال آخر) نسخههای آنلاین «عیناً مشابه نسخه آنالوگ آنها نگهداری و عرضه» میشود، لذا تصویر را آپلود میکنم. آن وبسایتی که معرفی کردید، این کار را غیراخلاقی ولی قانونی دانستهاست. 4nn1l2 (بحث) ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)
- @4nn1l2: یکی از تفاوتهای اخلاق و قانون در این است که در مورد دومی، سندی موجود است و اگر چه این سند باز هم میتواند «تعبیر بشود»، دست کم بهتر از اخلاق است که نسخهٔ مرجعی از آن نداریم! — حجت/بحث ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۰۶ (UTC)
- @Huji: تشکر. پیدیاف را نخواندم. به همان وبسایت اکتفا کردم. لب کلامش این است که با مفهوم عرق جبین مواجهیم. یعنی اگر برای کاری عرق جبین ریخته شود، ولو خلاقیت خرج نشود، آن اثر تحت حمایت است. برای اسکن کردن کتابها باید عرق جبین ریخت. اما قانون کپیرایت آمریکا و بریتانیا مفهوم عرق جبین را قبول ندارند (اما گویا آلمان قبول دارد و پای ویکیپدیا در آن کشور به دادگاه کشیده شدهاست). از آنجا که به اذعان خود کتابخانهٔ ملی ایران (سؤال آخر) نسخههای آنلاین «عیناً مشابه نسخه آنالوگ آنها نگهداری و عرضه» میشود، لذا تصویر را آپلود میکنم. آن وبسایتی که معرفی کردید، این کار را غیراخلاقی ولی قانونی دانستهاست. 4nn1l2 (بحث) ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)
این نشان برای شما!
نشان مبارزه با خرابکاری | |
بی رحمی شما قابل تقدیر است :) محمدحسین بحث ۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۴۹ (UTC) |
- تاخیر شما هم قابل تقدیر است ؛) بنده خدا بهآفرید از آخرین باری که با بیرحمی کاربری خطا کار را جزا داد دست کم ماهها گذشته. — حجت/بحث ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)
- @Huji: درود با تاخیر دوباره حجت عزیز. تقدیرم از ایشان برای کل زحماتشان در ویکی است. تا جایی که می دانم زمانی بسیار فعال بوده اند. محمدحسینگفتمان ۲۵ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۴۳ (UTC)
دعوتنامهٔ شرکت در همایهٔ ماهیانه
- سلام! از مرداد ماه امسال، در ویکیپدیای فارسی برنامههای ویرایش گروهی (همایه) بهصورت ماهیانه برگزار خواهد شد. هدف این همایهها ایجاد و بهبود مقالات مهم در ویکیپدیای فارسی و ترویج کار گروهی است و در پایان هر همایه نیز هدایایی به کاربران شرکتکننده تقدیم خواهد شد که تشکریست بابت تلاش و همکاری آنها.
- در همین زمینه، همایهٔ ماه مرداد تا پایان این ماه ادامه خواهد داشت و قرار است مقالههای مهم ایجادنشده بر پایهٔ دیگر میانویکیها که در ویکیپدیای فارسی موجود نیستند را ایجاد کنیم و در ماههای آتی نیز همایههایی با موضوعات دیگر برگزار خواهد شد. لذا از شما دعوت میکنم در این همایه شرکت کنید و به بهبود ویکیپدیای فارسی یاری رسانید. با احترام، درفش کاویانی (بحث)
- --تحویلدهندهٔ پیام: MediaWiki message delivery (بحث) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۱۶ (UTC)
کارگاه گرافیک آماده به فعالیت است!
کاربر گرامی سلام! از شما دعوت میکنیم تا در کارگاه گرافیک همکاری کنید.
کارگاه گرافیک دیگر چیست؟!
کارگاه گرافیک به منظور بهبود و توسعه دادن تصاویری است که در مقالات و فضای ویکیپدیا قرار دارند. طراحان برای بهبود کیفیت تصاویری که توسط دیگر کاربران بارگزاری شده اند در این پروژه کمک می کنند. وظایف این کارگاه عبارتند از:
- ترجمه ی تصاویر یا طرح هایی که کاربردی هستند و می توان از آن ها در مقالات فارسی بهره مند شد
- استخراج عناصر مهم از تصاویر
- بهبود کیفیت رنگی و کیفیت اشیاء اصلی تصاویر
- ادغام چند تصویر به منظور ساختن تصویری واحد
- تبدیل طرح های مورد نظر به وکتور (SVG)
- ایجاد طرح هایی که می توانند در مقالات مورد استفاده قرار گیرند مانند: نقشه ها، طرح ها، نمودار، جداول، و غیره...
اگر هیچ تخصصی در ویرایش کردن تصاویر ندارم چه؟!
حتی اگر تخصصی در ویرایش و بهبود تصاویر ندارید، همچنان میتوانید در این پروژه سودمند باشید: با درخواست دادن تصویر یا تصاویری که نیاز به ویرایش یا بهبود دارند.
باتشکر Ali ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
این نشان برای شما!
نشان مدیران | |
درود بهآفرید گرامی به پاس تمامی زحمات شما :) پاینده باشید ^-^آرتا شاراکی ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC) |
یادگیری نظرخواهی برای انتقال
با درود. در صفحه نظرخواهی برای انتقال نوشته شده: ((اگر تا کنون مقالهای را برای انتقال از طریق بحث نامزد نکردهاید حتماً از یکی از کاربران با سابقه کمک بخواهید.)) خواستم از شما کمک بخوام. Zopyr (بحث) ۲۰ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۳۶ (UTC)
تغییر نام کاربری
سلام، لطفا نام کاربری من را از Reza babaeian به Rezov تغییر دهید. Reza babaeian (بحث) ۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۳۰ (UTC)
بهبود مقاله
- در مقالهٔ گای استیل :
- بخشبندی نمائید.
- منبع مناسب بیافزائید و همچنین زیربخش منابع را در پائین مقاله بیافزائید.
- ردهبندی انجام نشدهاست و به علت نبود ردهٔ همسنگ با ویکیپدیای انگلیسی رباتهای ردهٔ همسنگ نتوانستند به مقالهٔ شما رده بیافزایند در صورت امکان ردههای زیر را همراه با میانویکی ایجاد نمائید تا رباتهای ردهٔ همسنگ آن را به این مقاله و مقالات مشابه بیافزایند.
- en:Category:1954 births، en:Category:American computer scientists، en:Category:American technology writers، en:Category:Lisp people، en:Category:Carnegie Mellon University faculty، en:Category:Emacs، en:Category:Fellows of the Association for Computing Machinery، en:Category:Grace Murray Hopper Award laureates، en:Category:Harvard University alumni، en:Category:Massachusetts Institute of Technology alumni، en:Category:Programming language designers، en:Category:Programming language researchers، en:Category:Fellows of the Association for the Advancement of Artificial Intelligence، en:Category:Living people، en:Category:Members of the United States National Academy of Engineering ردههای همسنگ مورد نیاز برای مقالهٔ گای استیل است؛ لطفاً در ساخت آنها کمک کنید.
- در مقالهٔ گای استیل :
لطفاً مشکلات ذکر شده را برطرف نمائید و همچنین حداقلهای ترجمه و شیوهنامه ویرایش در ویکیپدیا را مطالعه نمائید. با تشکر ↺ نگهبان ویکیپدیا ۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۴ (UTC)
این نشان برای شما!
نشان ویژه | |
درود، از دیدن نامتان در تغییرات اخیر بینهایت خوشحال شدم :) آرمانب ۱۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC) |
- سپاسگزارم. بهآفرید ۱۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)
چشم ما روشن
استاد بهآفرید، با دیدن نام مبارکتان در صفحه تغییرات اخیر، بسیار مسرور شدم. امیدوارم همیشه پاینده و برقرار باشید. یک ارادتمند قدیمی شما. AlmaBeta (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)
- از لطفتان سپاسگزارم. بهآفرید ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)
بازبینی صادق هدایت
سلام حال شما چطوره. اسم شما به عنوان شخصی که در برگزیدگی مقاله صادق هدایت نقش داشته اید ثبت شده است [۲] ما در حال بازبینی یک به یک مقالاتی هستیم که در سال 2009 با رای گیری برگزیده شده اند. حالا نوبت این مقاله شده است. برخی دوستان هم در اینجا گفته اند که مقاله واجد شرایط برگزیدگی نیست. بزودی مقاله به وپ:بمب می رود و بعد از سه چهار ماه اگر اصلاح و تکمیل نشود تنزل درجه می یابد.--سید (بحث) ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)
- سلام بر شما. خوبم. بله مقاله جای رشد میدارد. سهم من در مقاله بیشتر بخش زندگینامهاش بود که نزدیک یک سال پیش از راه افتادن نظرخواهی برگزیدگی نوشته بودم. میشود ۱۰ سال پیش. پناه بر خدا از دست گذر زمان! بهآفرید ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)
- اینجا دلمان برایتان تنگ شده است. امیدوارم بیشتر بتوانید حضور یابید. بخصوص در مقالات تخصصی تر در حوزه حرفه تان است. من بزودی آن مقاله را به بمب می برم و شما را هم پینگ می کنم. ارادت--سید (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- سپاسگزارم. بهآفرید ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)
- اینجا دلمان برایتان تنگ شده است. امیدوارم بیشتر بتوانید حضور یابید. بخصوص در مقالات تخصصی تر در حوزه حرفه تان است. من بزودی آن مقاله را به بمب می برم و شما را هم پینگ می کنم. ارادت--سید (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
بازگشت
درود بهآفرید گرامی. هرچند در زمان فعالیتتان در ویکی نبودم اما تعریفتان را زیاد شنیدم :) نامتان در تغییرات اخیر خرسندم نمود.آیا فعالیتهای خود را در ویکی از سر خواهید گرفت ؟ محمدحسین ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)
- درود بر شما. گفتید تعریفم را زیاد شنیدهاید یاد این جملهٔ سعدی در گلستان افتادم که «حسن ظن بزرگان بیش از فضیلت ماست». به هر حال از لطفتان سپاسگزارم و از آشناییتان خوشوقت. گمان نمیکنم که در آیندهٔ نزدیک مانند گذشته فعال باشم. با این حال نیتم این است که دستکم هفتگی سَرَکی بزنم و ویرایشکی کنم! یا حتی بارکی از دوش مدیران بردارم. بهآفرید ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
- استاد بهآفرید گرامی، دیدن نام پراعتبارتان در صفحه تغییرات اخیر باعث مباهات است. ارادتمند همگی Gnosis (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۴ (UTC)
- ممنونم. از دیدن پیغامتان خوشحال شدم. بهآفرید ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۳۳ (UTC)
- استاد بهآفرید گرامی، دیدن نام پراعتبارتان در صفحه تغییرات اخیر باعث مباهات است. ارادتمند همگی Gnosis (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۴ (UTC)
- بازگشت اژدها فرخنده باد! جای خالیتان موجب دلتنگی میشد.آلفا۸۰ (بحث) ۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۰ (UTC)
انگلستان یا بریتانیا
سلام. دیدم تقریباً ۶ سال پیش بحث سنگینی در بحث:بریتانیا داشتهاید. خواندم افسوس خوردهاید که به اطلسهای جغرافیایی فارسی دسترسی چندانی ندارید. گفتم شاید دوست داشته باشید نظر کمیته تخصصی نامنگاری و یکسانسازی نامهای جغرافیایی ایران را هم بدانید. پیوندش را در آخرین ریسهٔ همان صفحهٔ بحث گذاشتم. صرفاً جهت اطلاع گذاشتم و قصد (≈حوصله) ندارم اجماع جدید درست کنم :) 4nn1l2 (بحث) ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۲۹ (UTC)
- تشکر. جالب و مفید بود. وانگهی در مواردی شلختهکاری کردهبود و کمی حرص خوردم. :-) بهآفرید ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۴۳ (UTC)
گفتید «شلختهکاری» گفتم شاید بد نباشد این موضوع را با شما در میان بگذارم تا نظر شما را هم بدانیم. در بحث ویکیپدیا:ویکیپروژه تقسیمات کشوری ایران/فاز دوم به یک نگارش استاندارد برای عارضههای جغرافیایی ایران نیاز داریم. پایگاه ملی جغرافیایی ایران را پیدا کردیم که کاری از همان کمیتهٔ تخصصی نامنگاری و یکسانسازی نامهای جغرافیایی ایران است و یکی از اهدافش کاستن از تشتت و اختلاف در املا و تلفظ عوارض جغرافیایی است. مرکز آمار هم در سرشماریهایش دقیقاً از همان املایی استفاده میکند که کمیته پیشنهاد دادهاست.
مشکل اینجاست که گویا اعضای این کمیته با صفحهکلید استاندارد فارسی و فاصلهٔ مجازی آشنا نبودهاند و در سطح وب اصلاً از آنها استفاده نکردهاند ولی به نظر میرسد اوضاع در نسخههای چاپی، مثلاً در تصاویر یا پیدیافها، بهتر باشد. سعید پوربابک معتقد است «منبعی که بشود برای نامگذاری مناطق جغرافیایی ایران رویش حساب کرد وجود ندارد». ولی به نظر من این پایگاه منبع خوب و قابل اتکایی است که با رعایت یک سری قواعد میتوان از آن استفاده کرد:
- اول به آوانگاری لاتین عارضه نگاه میکنیم و اگر فاصله به کار رفته بود، در نگارش نام به فارسی از فاصلهٔ کامل استفاده میکنیم. بنابراین چون گنبد کاووس و بندر لنگه در پایگاه به ترتیب به صورت Gonbad-e Kāvus و Bandar-e Lenge ثبت شدهاند، نام فارسی آنها با فاصلهٔ کامل نوشته میشود اگرچه در پایگاه بدون فاصله نوشته شدهاند (گنبدکاووس و بندرلنگه).
- اگر در آوانگاری فاصله به کار نرفته بود ولی نگارش فارسی در تئوری هم بهصورت چسبیده ممکن باشد و هم با فاصلهٔ مجازی، به املای فارسی عارضه در پایگاه رجوع میکنیم و اگر در آنجا از فاصلهٔ کامل استفاده شده بود، در ویکیپدیا از فاصلهٔ مجازی استفاده میکنیم وگرنه بهصورت چسبیده مینویسیم. مثلاً اسلامشهر و رضوانشهر با همین املا صحیحاند چون اولاً در آوانگاری آنها فاصله نیست، ثانیاً نام فارسی آنها هم چسبیده نوشته شدهاست. [۳] و [۴]. ولی نیکشهر و عجبشیر با فاصلهٔ مجازی نوشته میشوند چون اگرچه در آوانگاری نامشان فاصله نیست، ولی نگارش نامشان در پایگاه فاصلهدار است (نیک شهر و عجب شیر)
- در مواردی مثل قصرِشیرین و گیلانِغرب که کسره [اضافه؟] تلفظ میشود تابع پایگاه میمانیم. قصرشیرین، Qasreširin و گیلانغرب، Gilāneqarb. دقیقاً نمیدانم چرا ولی شاید بر اثر کثرت استعمال به واژههایی بسیطگونه تبدیل شده باشند یا چیزی در همین مایهها، مثل تخممرغ که کسره تلفظ میشود ولی با فاصلهٔ مجازی مینویسیم.
- «و» همواره با کلمات پس و پیشش یک فاصلهٔ کامل دارد چه o تلفظ شود چه va. بنابراین سیستان و بلوچستان به همین شکل نوشته میشود، اگرچه «و» در املای پایگاه به کلمهٔ بعد از خود چسبیده: [۵].
- میتوان املای یک کلمه را با اجماع محلی در خود ویکیفا تغییر داد مثلاً بندر امام خمینی را همینجوری نوشت اگرچه پایگاه بندرامام خمینی، Bandar-e Emāmxomeyni نوشته که با رعایت قواعد بالا «بندر امامخمینی» به دست میآید.
اینها مواردی بود که به نظر من رسید و میخواهم بدانم آیا از نظر شما معنیدار هستند یا نه؟ چون در کار همین کمیته شلختهکاریهای دیده میشود که به قول شما آدم حرصش میگیرد. مثلاً در این نقشهٔ چاپی کمیته، «قائمشهر» در قسمت راهنمای نقشه بهصورت چسبیده نوشته شده ولی در پایگاه بهصورت «قائمشهر» (البته با توجه به قواعدی که بالاتر گفتم) یا اینکه کهگیلویه و بویراحمد را در نقشه Kohgiluye va Boyerahmad نوشته ولی در پایگاه Kohgiluye-o Boyerahmad. آدم تعجب میکند چگونه کمیتهای که مأموریت و تخصصش یکسانسازی نامهای جغرافیایی در سطح یک کشور است، در آثار خودش (پایگاه + نقشه) از نامهای یکدست استفاده نمیکند! متشکرم 4nn1l2 (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- درود. @4nn1l2: قواعدی که مطرح کردید، به نظرم معقول است. البته در مورد قاعدهٔ ۴ شاید بتوان مواردی یافت که کل ترکیب عطفی با فاصلهٔ مجازی نوشته شود. بهآفرید ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)
حذف زماندار مقالهٔ گروه غیرآبلی
برای مقالهٔ گروه غیرآبلی پیشنهاد حذف زماندار داده شدهاست. دلیل ارائهشده این است:
- میانویکی دارد ولی کوتاه است!
شما میتوانید مانع حذف مقاله شوید. برای این کار باید مشکلات مقاله رفع گردد تا حداقل استانداردهای ویکیپدیا را رعایت کرده باشد؛ در صورت رفع مشکل، میتوانید از هر یک از کاربران تأییدشدهٔ دیگر درخواست کنید تا برچسب را برای شما بردارند؛ در غیر اینصورت، بعد از «۳۰ ژانویه ۲۰۱۷ مصادف با ۱۱ بهمن ۱۳۹۵» مقاله به وسیلهٔ یکی از مدیران بررسی و درمورد حذف یا عدم حذف آن تصمیمگیری خواهد شد.
توجه:برچسب را خودتان برندارید و در نظر داشته باشید که در صورت برداشتن {{حذف زماندار/پیغام}}
از مقاله، همچنان سایر روشهای حذف دیگری وجود دارد و ممکن است مقاله به روش حذف سریع یا نظرخواهی برای حذف، حذف شود. ↺ نگهبان ویکیپدیا ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
بهبود مقاله
- در مقالهٔ خودریختی :
- با توجه به حجم کم الگوی خرد مناسب را در انتهای مقاله قرار دهید.
- بخشبندی نمائید.
- منبع مناسب بیافزائید و همچنین زیربخش منابع را در پائین مقاله بیافزائید.
- در مقالهٔ گروه پوانکاره :
- بخشبندی نمائید.
- منبع مناسب بیافزائید و همچنین زیربخش منابع را در پائین مقاله بیافزائید.
- در مقالهٔ خودریختی :
لطفاً مشکلات ذکر شده را برطرف نمائید و همچنین حداقلهای ترجمه و شیوهنامه ویرایش در ویکیپدیا را مطالعه نمائید. با تشکر ↺ نگهبان ویکیپدیا ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)
کمک برای خوبیدگی
سلام. امیدوارم که حالتان خوب باشد. من مقاله ی آزار زرتشتیان را نوشته و برای خوبیدگی نامزد کرده ام. لطفاً نگاهی به آن بیاندازید. – Hossein Iran « بحث » ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)
- سلام. من هم دوست دارم شما در این مورد مشارکت بفرمایید و اگر می توانید بخصوص منابع بهتری را فراهم سازید.--سید (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۸ (UTC)
- سلام. نمیدانم کی فرصت کنم که مشارکت مفید بدارم. یک منبع خوب که ندیدم در مقاله استفاده شده باشد تاریخ زرتشتیان ایران نوشتهٔ هاشم رضیاست. انتشارات بهجت آن را منتشر کردهاست. البته شاید غلظت منابع دستاولش برای ویکیپدیا در مواردی زیاد باشد. اگر فرصت و عمری باقی بود مشارکتی میکنم. بهآفرید ۲ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۲۰ (UTC)
- سلام. من هم دوست دارم شما در این مورد مشارکت بفرمایید و اگر می توانید بخصوص منابع بهتری را فراهم سازید.--سید (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۸ (UTC)
اجناس در جامع الالحان
سلام. مراغی در جامع الالحانش یک سری «اجناس» اصلی برای موسیقی تعریف میکند. من اصل کتاب را ندیدهام اما این را در کتابهای دیگر دیدهام که نقل شده. در جنس (موسیقی) هم تصویری بر اساس همین نقل قولها آوردهام.
مشکل اینجاست که در این نقل قولها، نام اجناس نیامده. شما میتوانید نگاهی به جامع الالحان نسخهٔ تقی بینش بندازید و ببینید آیا برای این اجناس اسم هم آورده یا نه؟ این به خصوص از این جهت مهم است که در موسیقی عربی این اجناس مبنا تئوری موسیقی هستند و بعضی از آنها با تعاریفی که در موسیقی ایرانی امروزی برای مقامها و گوشهها داریم سازگار نیستند.
برای مثال، بوسلیک را ببینید. در کتابهای مربوط به موسیقی ایرانی، بوسلیک به صورت مقامی تعریف شده که دو دانگ دارد که فاصلهٔ اولش نیمپرده و بعدی پرده است. در حالی که در تئوری موسیقی عربی و نیز در تئوری موسیقی ترکی، بوسلیک به صورت یک دانگ تعریف میشود که ترتیبش دقیقاً بر عکس است (پرده، نیمپرده). و در تئوری موسیقی ترکی یک «گام بوسلیک» هم داریم که باز دانگ اولش ترتیب «پرده - نیمپرده» دارد. این سطح از ناهماهنگی کمی عجیب است چون اساس همهٔ اینها در اصل کتاب مراغی است. در نتیجه حدس میزنم یک نفر این وسط کتاب مراغی را اشتباه فهمیده و بعد این در کل موسیقی آن منطقه تسری یافتهاست.
اگر بخشی از کتاب که به اجناس میپردازد زیاد طولانی نیست، ممنون میشوم که اسکن کنید و با ایمیل بفرستید. کتاب مال ۱۳۶۶ است و پیدا کردنش دشوار اگر نه اصلش را حتماً تهیه میکردم — حجت/بحث ۱ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۰۴ (UTC)
- سلام. بگذارید اول توضیحات مختصری دهم. مراغی اصطلاح جنس را به چند معنی نزدیک ولی متفاوت به کار میبرد. یکی در معنی خاص که همان تقسیم بعد ذیالاربع (فاصلهٔ چهارم درست) به ابعاد کوچکتر به نحوی که دلنواز (ملائم) باشد و این همان هفت جنسی است که در مقالهٔ جنس آمدهاست (البته با یک اشتباه که پایینتر میگویم). و اما در معنای عام جنس تقسیم بعد ذیالاربع (با استثنائاتی) است به (معمولاً) سه فاصله. و این معنی عام جنس در کتاب درةالتاج به تفصیل شرح داده شدهاست و نیز رسالهٔ شرفیه. و اما مراغی هم مقادیری به این معنای عام جنس میپردازد.
نخست بگذارید دربارهٔ هفت جنس خاص که آنها را بحر نیز مینامند توضیحاتی دهم: آن جنسهایی را که از دو ط و یک ب تشکیل شدهاند ذوالمدتین گویند: «ط ط ب» را ذوالمدتین [اثقل؟] خوانند. «ب ط ط» را دوالمدتین احد خوانند و «ط ب ط» را دوالمدتین منفصل خوانند. (جهت راست به چپ، جهت بم به زیر است) برای «ط ج ج» و «ط ج ط» و« ج ط ط» نامی (جز قسم چهارم و پنجم و ششم) ذکر نکردهاست و جنس هفتم «ج ج ج ب» است و نه «ب ج ج ج» که در مقالهٔ جنس نوشته شدهاست. و این جنس آخر را جنس مفرد خوانند.
و اما جنس به معنی عام که معمولاً فاصلهٔ ذیالاربع است که معمولاً به سه بعد شکسته شدهاست اصناف و اقسامی میدارد. اگر یکی از ابعاد از مجموع دو بعد باقیمانده بیشتر باشد به آن جنس لین میگویند و در غیر این صورت جنس قوی. جنس لین کلاً متنافر است (یعنی دلنواز نیست) از این رو هیچیک از آن هفت جنسِ خاص، جنس لین نیستند. مراغی ۶ صنف از اجناس لین را محض نمونه ذکر میکند. ولی کلاً پرداختن به آن (و اصناف اجناس به طور کل) را مفید نمیداند و میگوید که از مقصود پرت میشود. نیز متذکر میشود که ارموی در رسالهٔ شرفیه ۱۱۱ صنف از اجناس را ترتیب کردهاست. با توجه به تعلیقات جامعالالحان و درةالتاج اصناف اجناس چنین است:
- لین (۳۶ صنف)
- قوی
- غیر متصل ۳۶
- ذوالتضعیف ۹
- متصل ۱۸
- منفصل ۱۲
که در مجموع ۱۱۱ میشود. (تعلیقات مربوط به جنس را برایتان اسکن میکنم میفرستم)
و اما توضیحی هم دربارهٔ مقامها بدهم: فرموده بودید که پردهٔ بوسلیک دو دانگ است. در حالی که تمام پردهها (از جمله بوسلیک) یک بعد ذیالاربع و یک بعد ذیالخمساند. یعنی دو دانگ و یک طنینی که دقیقاً یک اکتاو میشود. پیشتر گفتم که بعد ذیالاربع را به ۷ قسم ملایم تقسیم کردهاند. به همین منوال بعد ذیالخمس را به ۱۳ قسم ملایم تقسیم کردهاند. و چون یک بعد ذیالاربع را کنار بعد ذیالخمس بگذاریم چنانکه که گفتم و میدانید یک اکتاو میشود بنابراین تشکیل یک دور میدهد. و تعداد این دورهای ملایم ۷ در ۱۳ یعنی ۹۱ دور میشود که دوازدهتای آنهای تشکیل دوازده پرده را میدهند. تمام مقامها دقیقاً یکاکتاوند اگر مجموعه نتها تشکیل یک اکتاو ندهند (بیشتر یا کمتر باشند) یا آوازند یا شعبه. بهآفرید ۲ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۵ (UTC)
@Huji: در الادوار ارموی به این هفت قسم ملایم که بعد ذیالاربع را بدانها میشکنند اشاره شدهاست. ولی اصطلاح جنس را به کار نبردهاست و همان قسم گفتهاست. مراغی چنان که بالاتر گفتم هم جنس گفتهاست و هم قسم. جالبی قضیه اینکه ارموی برای هر یک از این هفت قسم نامی ذکر کردهاست (ولی برای قسمهای بعد ذیالخمس نامی ذکر نکردهاست). نامهایی که ارموی ذکر کردهاست در جامعالالحان نیامدهاست. و اما نامها:
- القسم الاول (عشاق) ط ط ب
- القسم الثانی (نوی) ط ب ط
- القسم الثالث (بوسلیک) ب ط ط
- القسم الرابع (راست) ط ج ج
- القسم الخامس (نوروز) ج ج ط
- القسم السادس (عراق) ج ط ج
- القسم السابع (اصفهان) ج ج ج ب
با نظر در این اقسام و نیز پردهها و آوازها نتیجه میشود:
- پردهٔ عشاق دو قسم عشاق است به علاوهٔ بعد طنینی
- پردهٔ نوی دو قسم نوی است به علاوهٔ بعد طنینی
- پردهٔ بوسلیک دو قسم بوسلیک است به علاوهٔ بعد طنینی
- پرده راست دو قسم راست است به علاوهٔ بعد طنینی
- شعبهٔ نوروز کوچک همین قسم خامس است و نوروز بزرگ دو دانگ است یعنی از یک اکتاو یک بعد طنینی کم دارد و تکرار همین نوروز کوچک است.
- پردهٔ عراق دو قسم عراق است به علاوهٔ دو بعد (ج ب) که روی هم همان یک بعد طنینی میشود
- قسم سابع (اصفهان) بخش پایانی پردهٔ اصفهان است. پردهٔ اصفهان قسم راست است به علاوهٔ بعد طنینی به علاوهٔ قسم اصفهان. بهآفرید ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۱ (UTC)
- پ.ن. نکتهٔ دیگری که فراموش کردم بگویم: در کتاب موسیقی کبیر فارابی از جنس در معنای عام آن (یعنی تقسیم بعد ذیالاربع به ابعاد کوجکتر) سخن بسیار رفتهاست. بهآفرید ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۷ (UTC)
- ممنون. مبنای آن جدول در جنس (موسیقی) (که به زعم شما ردیف آخرش اشتباه است) کتاب فخرالدینی است. اشتباهی اگر باشد هم از جناب فخرالدینی بوده نه از بنده.
- مشکل دیگری که این تعریف دارد آن است که اندازههای طنینی همیشه ثابتند (یک پرده معادل چهار ربع پرده در اعتدال مساوی) اما اندازهٔ مجنب و بقیه روشن نیست. فاصلهٔ چهارم درست برابر ده ربع پرده است (چهار تا از دو تا ر، چهار تا از ر تا می، دو تا از می تا فا). در نتیجه در سه جنس/قسم اول که ط + ط + ب هستند، به فرض ط = ۴ به دست میآوریم ب = ۲. جنسهای سوم تا پنجم هم ج + ج + ب هستند که چون ب = ۲ پس ج = ۳. تا اینجا همهچیز منطقی است. اما جنس آخری چه ج + ج + ج + ب باشد چه ب + ب + ب + ج مجموع فواصل میشود یازده ربع پرده، که چهارم درست نیست. این همان دلیلی است که در موسیقی ترکی، و آن قسمی از موسیقی عربی که از کما برای تعریف فواصل استفاده میکند، مجنب را ثابت در نظر نمیگیرند (بین ۵ تا ۸ کما).
- اگر فواصل درست برای جنس آخر، ج + ج + ج + ب باشد، سه تا از نتها با قطعیت مشخص است: اولی که دو است، آخری که فا است، و یکی مانده به آخری که قطعاً فا بمل = می است (چرا که بقیه مقدارش همیشه ثابت و معادل فاصلهٔ دوم کوچک امروزی است). بین دو تا می باید سه فاصلهٔ مساوی ایجاد کرد که با تئوری موسیقی امروزی شدنی نیست؛ این یعنی باید مقدار مجنب را متغیر در نظر گرفت و دست کم یکی از فواصل را ۵ کمایی تعریف کرد (معادل فاصلهٔ ر بمل تا ر، درست مثل کاری که فخرالدینی کرده). با این تفسیر، معقولترین ترجمهٔ امروزی ج + ج + ج + ب از نظر بنده میشود «دو، ر کرن، می بمل، می، فا». نه این، و نه تعبیر (به زعم شما اشتباه) فخرالدینی که «دو، ر بمل، ر، می کرن، فا» باشد، هیچکدام با آنچه ما امروز «اصفهان» مینامیم قرابت ندارند. در واقع این جنس ج + ج + ج + ب صرفاً دارد جنس چهارم را (که ج + ج + ط بود) در فاصلهٔ آخری میشکند به دو فاصلهٔ نیمپردهای که در مقامهایی که من (از موسیقی ایرانی، ترکی و عربی) میشناسم چنین چیزی متداول نیست.
- منظور این که شاید فخرالدینی در تعبیر آن جنس آخر اشتباه کرده باشد اما مشکل اساسی جایی دیگر است: این که آن جنس بر خلاف بقیه یک تتراکورد واقعی نیست. — حجت/بحث ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)
- @Huji: تشکر. عرضم به حضورتان که
- من تقریباً مطمئن بودم که اشتباه در متن کتاب است و نه از شما. :-)
- اصلاح اشتباه از این جهت برایم مهم است که در امری واقع سخن میراند که مراغی چنین تقسیم کردهاست. حال آن که نکردهاست. سلفش ارموی هم نکردهاست. اصلاً آوردن بُعد ج پس از ب (مثلاً در همین اقسام ذیالاربع) به قول قدما (هم ارموی و هم مراغی) از اسباب تنافر است . برای همین هم نه «ب ج ج ج» میداریم و نه «ج ب ج ج» و نه «ج ج ب ج». و فقط همین «ج ج ج ب» است. خلاصه اینکه «ب ج ج ج» غلط فاحش است.
- نظرتان راجع به ترجمهٔ امروزی ج ج ج ب صحیح است: «دو، ر کرن، می بمل، می، فا». حال اگر به جای «دو» از «ر» آغاز کنید چنین میشود: «ر، میکرن، فا، سل کرن ~> فا دیز، سل.» (توضیح داخل پرانتز: اینجا سلکرن را فا دیز کردیم چون گویا فخرالدینی یا دیگران علاقه دارند که فقط اندازهٔ مجنب تغییر کند و ب همواره ثابت باشد. و اگر پردهها را انتقال دهیم و به جای سل از دو نغمهها را بر شمریم دیگر لازم نیست کاری شبیه سل کرن ~> فا دیز انجام دهیم )
- و چنان که میبینید دانگ پایانی مقامهای عراق و اصفهان (که در مقاله با سل آغاز شدهاند) همین قسم هفتم (ج ج ج ب)است که با ر آغاز شدهاست. پس این قسم در مقامها به کار رفتهاست.
- نکتهٔ دیگری هست که کمتر دیدهام کسی دقت کند و اگر دقت شود بسیار از سردرگمیها کاسته میشود و آن نکته این است که در تمام مباحث نظری پس از اینکه هفده نت را با ترکیب ابعاد بقیه، طنینی، ذیالاربع و ذیالخمس (دقت کنید که مجنب را نگفتم) استخراج میکردند فاصلهٔ هر دو نت متوالی را یکسان و معادل بعد بقیه فرض میکردند. حتی اگر در عالم واقع (بسامد صدا و کوک ساز) چنین نبود. یعنی در عالم نظر اعتدال مساوی بود و نه فیثاغورثی یا صفیالدینی یا عبدالقادری. از این رو، نزد عبدالقادر و صفیالدین، در مباحث نظری راجع به پرده و آواز و دور و جز آن فاصلهٔ دو نت جٓ و دٓ بُعد «ب» است و برابر فاصلهٔ آ و بٓ است. این در حالیاست که در عالم واقع و با توجه به کوک ساز، فاصلهٔ جٓ و دٓ (مثلاً ر کرن و ر) کمتر است از فاصلهٔ آ و بٓ (مثلاً دو و ربمل). بهآفرید ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۳۸ (UTC)
- ممنون از توضیح. برای همین پیچیدگیها (که هنوز خودم نه قبولش کردهام نه درکش کردهام) است که نمیخواهم زیاد روی دورهای که موسیقی بر اساس ادوار و مجنب و بقیه و ... تعریف میشده کار کنم. حتی بین علمای امروزی هم در این زمینه عدم توافق کم نیست.
- از وقتی که میگذارید و توضیح میدهید سپاسگزارم. — حجت/بحث ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)
- خواهش میکنم. من خود از این تبادلات نظر لذت میبرم. بهآفرید ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۲ (UTC)
- دوباره کتاب فخرالدینی را سر فرصت بررسی کردم. در جدولی که اجناس ذیالاربع مراغی را نقل کرده (همان که در مقالهٔ ویکیپدیا هم گذاشتیم) هفت تا جنس ذوالاربع گذاشته و هفتمی را به شکل ب ج ج ج آورده که به زعم شما اشتباه است. دو صفحه بعدش، از مراغی اجناس ذوالخمس را نقل کرده و در آنجا ناگهان اثری از ب ج ج ج دیده نمیشود! به جایش جنس هفتم به صورت ج ج ج ب ط آمدهاست. این، حدس شما راجع به این که اشتباه از تفسیر خالقی باشد را تقویت میکند. لیکن سه صفحه بعدش، جایی که ذیالاربعها را به ذیالخمسها وصل میکند تا مقامها را به دست بیاورد، باز ۱۳ تا مقام به دست میآورد که دانگ پایینشان ب ج ج ج است. خلاصه بساطی است!— حجت/بحث ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)
- @Huji: عجب. تصویر صفحهای از کتاب مقاصدالالحان را که قسم هفتم را نوشتهاست برایتان فرستادم. هنگامی که اصل اثر در دسترس است و بهوضوح بیان کردهاست (نه اینکه گمان/زعم من باشد!)، دیگر چندان اهمیتی نمیدارد که دیگران از اصل اثر چه نقل میکنند. بهآفرید ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)
- دوباره کتاب فخرالدینی را سر فرصت بررسی کردم. در جدولی که اجناس ذیالاربع مراغی را نقل کرده (همان که در مقالهٔ ویکیپدیا هم گذاشتیم) هفت تا جنس ذوالاربع گذاشته و هفتمی را به شکل ب ج ج ج آورده که به زعم شما اشتباه است. دو صفحه بعدش، از مراغی اجناس ذوالخمس را نقل کرده و در آنجا ناگهان اثری از ب ج ج ج دیده نمیشود! به جایش جنس هفتم به صورت ج ج ج ب ط آمدهاست. این، حدس شما راجع به این که اشتباه از تفسیر خالقی باشد را تقویت میکند. لیکن سه صفحه بعدش، جایی که ذیالاربعها را به ذیالخمسها وصل میکند تا مقامها را به دست بیاورد، باز ۱۳ تا مقام به دست میآورد که دانگ پایینشان ب ج ج ج است. خلاصه بساطی است!— حجت/بحث ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)
- خواهش میکنم. من خود از این تبادلات نظر لذت میبرم. بهآفرید ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۲ (UTC)
شور
درود. خوشحالم که برای اولینبار افتخار مصاحبت با شما دست داد. قصد دارم مقاله دستگاه شور را بهبود ببخشم؛ به نظرم لازم است اشارهای به تاریخچهٔ انتقال مقامها به دستگاهها داشته باشم. ظاهرا این انتقال در دورهٔ تیموری رخ دادهاست. شما میدانید در کدامیک از منابع به این موضوع اشاره شدهاست؟ (به نظرم در مقاصدالحان مراغهای باید باشد) با احترام، مهرنگار (بحث) ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۲۶ (UTC)
- درود. من هم از مصاحبت با شما خوشوقتم. عرضم به حضورتان که در مقاصدالالحان و جامعالالحان هیچ اشارهای به دستگاهها نیست. صحبت از پردههاست که گاه مقام خوانده شدهاند. و «مقام» خوانده شدن پردهها در همان زمان امری متأخر بودهاست. چنان که عبدالقادر میگوید متأخران پردهها را مقامات و گوشهها خواندهاند.اتفاقی که افتاد این بود که اخلاف عبدالقادر یا حداقل عدهای از ایشان به عثمانی مهاجرت کردند. مثلاً پسر کوچک عبدالقادر به نام عبدالعزیز کتابی به نام نقاوةالادوار به نام سلطان محمد دوم، پادشاه عثمانی تألیف کردهاست و محمد نوهٔ عبدالقادر در عهد بایزید دوم عثمانی میزیست و کتابی به نام مقاصدالادوار نوشتهاست که نسخهای از آن در ترکیهاست. با روی کار آمدن صفویان و فزونی یافتن دشمنی میان دو کشور، موسیقی این دو مملکت هر یک به راه خود رفتند و کمتر از یکدیگر تأثیر پذیرفتند. موسیقی دستگاهی میوهٔ شاخهٔ ایرانی است. پس از عبدالقادر موسیقی ایران دستخوش انحظاط شد و حلقههای مفقود میان نظام دستگاهی کنونی و ادوار منتظمیه چندان که باید و شاید مشخص نیست یا دستکم من نمیدانم. مخلص کلام آنکه بر آمدن نظام دستگاهی را باید در دورانی متأخرتر از آنِ عبدالقادر جست. کتابی که به نظرم میآید بحورالالحان فرصتالدولهٔ شیرازی است. اگر بپذیریم که دستگاهها هریک دربرگیرندهٔ چند «مد»اند در حالی که هر پرده یک «مد» است شاید بتوان (چنان که حجاریان اشاره کردهاست) برآمدن نظام دستگاهی را برخاسته از سنت نوازندگی و انتقال از مدی به مد دیگر یا پردهای به پردهٔ دیگر (و بعضاً نواختن چند آواز و شعبه) دانست. بعدها که سنت موسیقی شفاهی/گوشی شدهاست پردههای دوازدهگانه (و نیز شعبات و آوازات) فراموش شدهاند و دستهبندی گوشی آنها (که حالا به گوشه بازخوانده میشوند) بر پایهٔ حسوحالی که به شنونده میدهند و نیز اشتراک نغمهها تشکیل دستگاهها را دادهاست. اتفاقاً فصل کوتاهی در جامعالالحان هست که در راستای این فرضیهاست. فصل ثالث از باب ثامن در مناسبات پردهها و آوازات و شعبات: «بدانک که پردهها و آوازات را با یکدیگر مناسبات افتد و در تلحین انتقال از هر یکی به مناسبت آن سبب زیادتی رونق و طراوت لحن گردد». در ادامه میگوید عشاق و نوی و بوسلیک با هم مناسبت تمام دارند. و شعبات نهاوند و ماهور و بیاتی با این سه پرده مناسبت دارند. پردهٔ راست با حسینی و آواز کردانیا مناسبت دارد و الخ. بهآفرید ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)
- سپاس :))) حالا میفهمم که چرا اینقدر خوشنام هستید! با دیدن پاسخ کامل و توضیحات بسیار خوبتان، خوشحالیام از این مصاحبت صدچندان شد. بمانید که بقای شما دوام ویکیفا را در پی دارد. ارادتمند، مهرنگار (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۴ (UTC)
- لطف دارید. دیشب فرصت یافتم و مقادیری کتاب فرصت را خواندم. نکات جالبی در آن بود. هم اسم هفت دستگاه را آوردهاست و هم اسم دوازده مقام را. کلیات و نامها دربارهٔ پردهها یا مقامها و حتی شعبات و آوازات همه معقول بود و نزدیک به صواب و حتی میتوان گفت تحسین برانگیز. البته، در جزئیات، چندین مورد اغلاط و اغتشاشات به چشمم آمدم. و گویا اینکه مقام یا پرده شکستن یک و فقط اکتاو به فاصلههایی چند است کلاً در زمان او فراموش شده بود و نیز شیوهٔ نتنویسی. واو خود گوید شیوهٔ مقامها منسوخ است و علمای قرن اخیر (نسبت به زمان فرصت) شیوهٔ دیگری (هفتدستگاهی) اختراع کردهاند. اگر به کتاب دسترسی نمیدارید خلاصهٔ مطالب را بنویسم. بهآفرید ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)
- بحورالالحان را ندارم. البته بهتر از من میدانید که فرصت، همعصر میرزاعبدالله و آقا حسینقلی بودهاست و یک نسل پس از علیاکبر فراهانی؛ حال فرصت میگوید اختراع شیوهٔ دستگاهی (انتقال مقام به دستگاه) توسط «علمای قرن اخیر» بودهاست. عالمترین هنرمند قرن اخیر (نسبت به زمان فرصت) علیاکبر فراهانی است. همو بوده که ردیف هفتدستگاه را به نسل بعد منتقل کردهاست (اینکه خودش ردیف را جمعآوری کرده یا از دیگری به او رسیده مشخص نیست). شاید بتوان ریشه انتقال مقام به دستگاه را در فراهانی یافت. نیازمند مطالعه بیشتر است البته اگر منبعی دقیق یافت شود. سپاس از همراهیتان. مهرنگار (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۰ (UTC)
- درود. اگر زیادهخواهی نباشد، بسیار ممنون میشوم یک عکس از ص۳۷ کتاب بحورالحان برایم ایمیل کنید. آنجایی که درباره آواز ابوعطا و سارنج میگوید و ارتباطش با شور. کاملاً درک میکنم اگر پاسخ منفی دهید، بنابراین لطفاً در معذوریت قرار نگیرید :) ارادتمند، مهرنگار (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)
- خدمت شما:
- درود. اگر زیادهخواهی نباشد، بسیار ممنون میشوم یک عکس از ص۳۷ کتاب بحورالحان برایم ایمیل کنید. آنجایی که درباره آواز ابوعطا و سارنج میگوید و ارتباطش با شور. کاملاً درک میکنم اگر پاسخ منفی دهید، بنابراین لطفاً در معذوریت قرار نگیرید :) ارادتمند، مهرنگار (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)
- بحورالالحان را ندارم. البته بهتر از من میدانید که فرصت، همعصر میرزاعبدالله و آقا حسینقلی بودهاست و یک نسل پس از علیاکبر فراهانی؛ حال فرصت میگوید اختراع شیوهٔ دستگاهی (انتقال مقام به دستگاه) توسط «علمای قرن اخیر» بودهاست. عالمترین هنرمند قرن اخیر (نسبت به زمان فرصت) علیاکبر فراهانی است. همو بوده که ردیف هفتدستگاه را به نسل بعد منتقل کردهاست (اینکه خودش ردیف را جمعآوری کرده یا از دیگری به او رسیده مشخص نیست). شاید بتوان ریشه انتقال مقام به دستگاه را در فراهانی یافت. نیازمند مطالعه بیشتر است البته اگر منبعی دقیق یافت شود. سپاس از همراهیتان. مهرنگار (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۰ (UTC)
- لطف دارید. دیشب فرصت یافتم و مقادیری کتاب فرصت را خواندم. نکات جالبی در آن بود. هم اسم هفت دستگاه را آوردهاست و هم اسم دوازده مقام را. کلیات و نامها دربارهٔ پردهها یا مقامها و حتی شعبات و آوازات همه معقول بود و نزدیک به صواب و حتی میتوان گفت تحسین برانگیز. البته، در جزئیات، چندین مورد اغلاط و اغتشاشات به چشمم آمدم. و گویا اینکه مقام یا پرده شکستن یک و فقط اکتاو به فاصلههایی چند است کلاً در زمان او فراموش شده بود و نیز شیوهٔ نتنویسی. واو خود گوید شیوهٔ مقامها منسوخ است و علمای قرن اخیر (نسبت به زمان فرصت) شیوهٔ دیگری (هفتدستگاهی) اختراع کردهاند. اگر به کتاب دسترسی نمیدارید خلاصهٔ مطالب را بنویسم. بهآفرید ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)
- سپاس :))) حالا میفهمم که چرا اینقدر خوشنام هستید! با دیدن پاسخ کامل و توضیحات بسیار خوبتان، خوشحالیام از این مصاحبت صدچندان شد. بمانید که بقای شما دوام ویکیفا را در پی دارد. ارادتمند، مهرنگار (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۴ (UTC)
بخش مربوط به سارنج را که ریز نوشته شدهاست چنین میخوانم: سارنچ در عرف این فن ابوعطاء است یعنی [به] سارنج عموماً میگویند ابوعطاء و در قدیم ابوعطاء قسمی از فرود شور بودهاست. بهآفرید ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۲۵ (UTC)
ایمیل
ممکن است چند دقیقهای زمان ببرد تا رایانامه در نامهدانتان ظاهر شود. شما میتوانید در هر زمان با زدودن برچسب {{رایانامه}} از این صفحه، .
نیازار (بحث) ۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۰۵ (UTC)
وبگاه تروتمیز
سلام. یکی دو سال پیش گفتید وب فارسی و کاربرانش روزبهروز به سمت شلختهنویسی پیش میروند. وبگاه ترجمان از این لحاظ مستثناست: http://tarjomaan.com/ ناامید مباشید :-) 4nn1l2 (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۳۹ (UTC)
- سلام. آری چنین به نظر میرسد. نگاهی گذرا انداختم و چیزی به چشمم نیامد یا به قول تهرانیان «توی ذوقم نزد». بهآفرید ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۴۲ (UTC)
درود
- درود. با اینکه خودم در ویکی فعال نیستم خوشحال شدم دیدم که همچنان کمابیش فعالید. بودن بعضیها در اینجا موجب سعادت است. یک سئوال هم داشتم راجع به بحث جورج. آیا ایجاد یک نظرخواهی برای انتقال کاری شایسته است یا در زبان شناسی بحث باید ادامه پیدا کند؟--سیمرغ (بحث) ۲۸ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۳۶ (UTC)
- درود. از لطفتان سپاسگزارم. من هم از دیدن نام شما خوشحال شدم. نظرخواهی برای انتقال خوب است (به نظرم) و اگر کسی دلیلی (منبعی) برای استعمال جرج داشت همانجا میتواند که بیاورد. فقط باید مواظب بود «جرج»های بسیار متداول به همان صورت بمانند. گرچه من شخصاً مشکلی با انتقال همهٔ «جرج»ها به «جورج» نمیدارم، ممکن است بعضیها بدارند. بهآفرید ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۳۹ (UTC)
نگارههای برگزیده نشاندهنده برهنگی در صفحه اصلی
بهآفرید گرامی، دوست داشتم نظرتان را در مورد این نظرخواهی میدانستم. هرچند اگر میل و یا وقتش را ندارید، برایم قابل درک خواهد بود. دوستدار قدیمی و همیشگی شما. ارادتمند همگی Gnosis (بحث) ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۰۲ (UTC)
پیشنهاد حذف انتصاب
بحثی دربارهٔ اینکه آیا مقالهٔ انتصاب پیرو سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا مناسب ماندن است یا باید حذف شود، هم اکنون در جریان است.
تا هنگامی که یک توافق عمومی بدست آید، همچنان بحث دربارهٔ این مقاله در ویکیپدیا:نظرخواهی برای حذف/انتصاب ادامه خواهد داشت. هرکسی اجازهٔ شرکت در این گفتگو را دارد. با نامزدی این مقاله، سیاستها و رهنمودهای مورد نظر نیز توضیح داده خواهد شد. بحث بر روی نشانههای خوب بودن کیفیت، و سیاستها و رهنمودهای ما متمرکز خواهد بود.
هنگامی که بحث در جریان است کاربران میتوانند مقاله را ویرایش کنند و حتی با توجه به مسائل مورد بحث آن را پیشرفت دهند. با این حال الگوی حذف را از بالای مقاله برندارید. اهورا ♠ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)
- ده سال گذشت و کسی به دادش نرسید. بمرد. نی. کشتندش. بهآفرید ۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۳ (UTC)
معرفی وبگاه
درود، میدانم به موضوع فرگشت انسان علاقهمند هستید، وبگاه آگاهی مقالاتی در این مورد دارد و انگار تا آبان ماه خاموش میشود؛ گفتم معرفی کنم مطالعه کنید. -- SunfyreT ۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۰۱ (UTC)
محمود عرفانی
باسلام.صفحه محمود عرفانی از پیشگامان علم حقوق را ایجاد نمودم که دوستان برچسب حذف زمان دار زدند.بهتریم منابع را هم برای ان در نظر گرفتم.لطفا در صورت تایید کمک کنید برچسب حذف شود. Shiraz capital (بحث) ۱۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)